شب چهارم محرم

 

از حرم که اومدم بیرون ،

صدای روضه خونی بلندی کل فضا رو گرفته بود ،

و بوی عدسی ای که از اطراف میومد

و مردمی که یه تن سیاهپوش بودن برای ارباب . 

این روزا احساسی که دارم ، بهترین حس دنیاست ، 

یه حسه بهشتی که دلم نمیخواد تموم شه ، نمیخوام زود بگذره ،

برای همین برای نگه داشتن این حس دارم تمام تلاشمو میکنم ،

هر کار شده میکنم تا بمونه این حس در درونم .

اینو مرحمت بفرمایید گوش کنید .

حس میکنم داره از زبون خودم و خیلیای دیگه میگه .

«با تو میشه دو عالم رو با هم داشت 

دوست داشتم و دارم و خواهم داشت »

ارباب خوبم .

این هم صحنه ی حرم و روضه و هلال ماه که با کلی تلاش بلاخره آپلود شد

اگر باز نشد بزنید از این لینک استفاده کنید تا بالا بیاد :) 

http://bayanbox.ir/view/3973849003820047611/EA0733F1-F2AD-4E63-9319-FABC9B743956.mov

محرم ۹۸

 

 

 

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

نسيم انجام بازسازي ساختمان در تهران آزمایشی Christina Alex To my 30th مدیا سنتر